ارسال به دوستان نسخه چاپی ذخیره
کد خبر : 40856
تاریخ انتشار : 30 دی 1392 13:55
تعداد بازدید : 3310

بصیرت لازمه هدایت

مذاکره با شیطان!!(قسمت اول)

آنهایی که خود را به خواب می زنند قابل بیداری و هوشیاری نیستند!!!

 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و توکلت علی الله واعتصمت بحبل الله

 

مذاکره با شیطان!!!

 

مبدأ، مسیر و مقصد انسان

اساسی ترین مقوله برای یک انسان پس از خلقت و تولدش در دنیا اینست که بداند چیست؟! کیست؟! از کجا آمده؟! آمدنش بهر چه بود؟! به کجا باید برود؟! چه باید بشود؟! لذا از چه مسیری برود؟! چگونه برود؟! که اینها همه صرفاً خودشناسی و معرفت پیرامون خود است نه پیرامون جهان هستی و ... و البته هر کدام از این سوالات خود دنیایی از مفاهیم و سوالات جزئی تر را در بر دارد. در این راستا حضرت امیرالمومنین علی(ع) این سوالات را در سه دسته اصلی مطرح نموده و می فرمایند «رَحِمَ الله اِمْرَءً اَعَدَّ لِنَفْسِه وَ اسْتَعَدَّ لِرَمْسِه وَ عَلِمَ مِنْ أَیْنَ وَ فی أَیْنَ وَ إِلی أَیْنَ [1]: خدا مورد رحمت قراردهد کسی را که ... علم داشته باشد به از کجا آمدن، در کجا بودن و به کجا رفتنش». خب آیا دین نباید پاسخ این سه پرسش حیاتی و اساسی را داده باشد؟! آری خداوند مهربان در قرآن کریمش به زیبایی می فرماید «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ[2]» که متأسفانه ما این آیه را از سر نفهمی صرفاً برای مرگ و میرها استفاده می کنیم در حالی که این آیه، آیه زندگیست، آیه ایست که شأنیت انسان و جایگاه و ارزش او را نشان می دهد، آیه ایست که می گوید انسان ازکجا، در کجا و بسوی کجاست. در این آیه مبدأ و مقصد بوضوح و زیبایی هرچه تمام مطرح شده است اما حلقه اصلی آن یعنی فاصله مبدأ(نظام عالم خدا و سیر خلقت از ابتدا تا به خلقت حضرت آدمعلیهالسلام) تا مقصد(ظهور حق و خلیفه الله شدن) که همان نشئه دنیا است در «وَ» مخفی شده است. آری قرآن که یک کتاب آسمانی فرامادی و حتی فراشهودی و کلامی خدایی است، آنقدر عظیم است که از یک واو(وَ) آن نمی توان به راحتی گذشت! اما لازم است که خداوند متعال این بخش از حرکت و سیر نظامش را در قرآن توضیح داده و تبیین کرده باشد که قطعاً چنین است چرا که خود خداوند با نزول قرآن این کار را کرده و در قرآن به رسول مکرم اسلامصلوات ا... علیه می فرماید: «...وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ...[3]» یعنی نه تنها این مقوله را بلکه تمامی مقولات مهم عوالم و نشئات و نظام خدایی خدا را خداوند عزیز در قرآنش نازل کرده است. حال مسیر حرکت و روش حرکت در مسیر که از مهمترین مقولات حرکت و سیر نظام خداوندیست که قطعاً باید به زیبایی و جامعیت در قرآن و دین مبین اسلام مطرح شده باشد. جالب است که ما در یک حرکت و قانون عمقی دنیوی نیز این کار را می کنیم اما نمی دانم چطور با کمال کج فهمی و کسر شأن قرآن قائل نیستیم که این مقولات توسط خداوند تبیین شده باشد. ببینید ما در دنیا و در قوانین عمقی با جاده و خیابان کشی مسیرهای تردد را مشخص می کنیم حتی وسایط و ابزار حرکت را نیز تعیین و تبیین می کنیم، نه فقط اینها بلکه قوانین و شیوه حرکت در مسیر و نکات و تذکرات ویژه را نیز با قوانین راهنمایی رانندگی به زیبایی پیاده می کنیم حال چطور خداوند حکیم مسیر و شیوه حرکت در مسیر را برای ما تبیین نکرده باشد؟!! چطور ممکن است موانع در مسیر و خطرات را بیان نکرده باشد؟!! نه فقط این بلکه باید ریشه آن موانع را نیز مطرح کرده باشد. باتوجه به مجال موجود در این مقاله از مسیر و شیوه حرکت در مسیر و بایدهای آن می گذریم تا انشاالله در مقالات بعدی به آن بپردازیم اما به دلیل ضرورت و اهمیت می خواهیم صرفاً به قسمت موانع در مسیر و عارضه های شیوه حرکت در مسیر بپردازیم.

 


 

شیطان دشمن اصلی و آشکار انسان

خداوند متعال در قرآن کریم در کنار تبیین موانع مسیر حرکت و موانع و مشکلات شیوه های حرکتی در مسیر برای انسانها به ریشه آنها توجه ویژه و تذکرات شدید و محکمی داده است چنانکه در آیات بسیاری[4] از جمله در سوره مبارکه فاطر آیه 6 می فرماید «إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ : همانا قطعاً شیطان(لع) دشمن شماست پس او را دشمن بدارید، همانا بسوی حزب خودش دعوتتان می کند تا از اصحاب آتش باشید» یعنی ریشه موانع و مشکلات و بدی های موجود در عالم و آدم را شیطان(لع) معرفی می کند همانطور که خود آن لعین دشمنی خود را آشکارا ابراز و اعلام کرده و قرآن با ذکر آن در قرآن «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ[5]» بر ادعا و اِعمال آن صحّه می گذارد.

خب با این اوصاف باید ولیّ الهی در میان مردم حضور داشته باشد تا راه را از چاه تبیین کرده و دست مردم را بگیرد و به سمت خدا کشیده و قافله سالاری کند. ولایت خدا مقوله ای قطع ناشدنی است و همیشه از طریق خلفایش جاریست لذا در زمانهای مختلف فقط خلیفه و میزان اِعمال ولایتش متفاوت است، در زمان انبیاء و رسلعلیهم السلام از طریق ایشان و در زمان ائمه اطهارصلوات ا... علیهم اجمعین از مجرای وجود مبارک ایشان جاری بوده و می باشد.

 

 

ادامه دارد(منتظر باشید)...



[1] - شرح اصول کافی، صدر المتألهین، جلد 1، ص 571 

[2] - قرآن کریم سوره بقره آیه 156 : «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»

[3] - قرآن کریم سوره نحل آیه 89 : «وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ»

[4] - فهرست برخی از آیات مربوطه به پیوست مقاله در سایت موجود است


چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403